کارایی بیشتر نیروهای نظامی افغان درتامین امنیت

بدنبال حمله نظامی ایالات متحده امریکاو متحدان غربی آن به افغانستان درسال 2001 برای از بین بردن القاعده و طالبان دراین سرزمین تا کنون که هشت سال ازآن زمان می گذرد تا هنوز کنترول تمام شهرهای بزرگ افغانستان به جزشهرکابل که یکسال قبل تامین امنیت آن به نیروهای افغان سپرده شد , بقیه همه درکنترول نظامی خارجیان میباشد.

به دنبال روی کارآمدن دولت موقت جامعه جهانی خصوصا سه کشور عمده آمریکا بریتانیا و آلمان طرح تشکیل,تقویت وتجهیز نیروهای افغان را راه اندازی نمودند که این امر با استقبال حکومت و مردم روبروشد

ازآن زمان تا کنون تعدادی زیادی ازنیروهای ملی درچارچوب پلیس , اردوی ملی و آمنیت ملی تربیه و تجهیز گردیده که دوشادوش نیروهای خارجی درافغانستان مصروف تامین امنیت و جنگ دربرابر دهشت افگنان هستند.

همواره حکومت افغانستان و مخصوصا وزارتهای امنیتی خواهان تجهیز و تربیه سریع تر نیروهای افغان و سپردن امنیت برای این نیروها درداخل کشورشده اند , که تا حدامکان توانسته اند این نیروهای ملی وظایف شان را به خوبی انجام دهند.

به گمان اغلب کارشناسان امورنظامی تا هنوزهم تعداد نیروهای افغان به اندازه ای نیست تا بتوانند به صورت کامل امنیت سرتاسر افغانستان را بدوش بگیرند.

دربخش های محدودی ازکشور که عملیات نظامی و تامین امنیت مستقیما بدوش نیروهای افغان سپرده شده است تا کنون نشان داده اند که به مراتب میتوانند موفق تر و سریع تر از نیروهای خارجی عمل نمایند.

حاکمیت ملی افغانستان زمانی تامین گردیده میتواند که این کشور دارای نیروی نظامی مقتدر با کمیت و کیفیت لازم باشد آنگاه هست که میشود روی این قوا اتکا نمودو با تهدیدات داخلی وخارجی ایستاد.

درهشت سال گذشته نباید فراموش نمود که کشورهای کمک کننده به افغانستان نقش عمده واساسی ار درجذب تربیه و تجهیز قوای مسلح افغانستان انجام داده اند بیگمان این کشورها ازابتدامدانستند که تامین امنیت و مبارزه با القاعده و طالبان زمانی موفق میتواند باشد که عملیات جنگی را نیروهای افغان مستقیما" بدوش داشته باشند , ویا اگردرابتدا به این امر شک داشتند اجرای چندین عملیات موفق وبزرگ ازجمله عملیات نظامی ظفردرهرات و تامین امنیت توسط نیروهای افغان طی یک سال اخیر درشهر کابل مرکز کشور این باوررا کامل ساخته است که این نیروهای ملی به مراتب موثر تر از نیروهای خارجی دراین مقطع زمانی درافغانستان میتواند عمل نمایند.

بارهای زمانیکه نیروهای خارجی درمبارزه با طالبان و القاعده به بن بست خورده و مبارزه شان دچارمشکل میگردد طرح ازدیاد نیروهایشان درافغانستان درسطح رهبری نظامی این کشورهای مطرح میگردد ولی همواره کدرهای نظامی و مسولین درجه اول نیروهای مسلح افغانستان به شمول رئیس جمهور بلند بردن ظرفیت و تعداد نیروهای مسلح افغانستان را طرح موثر تر نسبت به ازدیاد نیروهای خارجی درافغانستان دانستند.واز کشورهای حامی افغانستان بارها خواسته اند که توجه شان را بیشتر روی تربیه وتجهیز هرچه بیشترنیروهای افغان متمرکز نمایند تا اجرای طرح ازدیادنیروهایشان درافغانستان .

ازچندین هفته بدین سوی به دنبال درخواست جنرال مک کرستال قوماندان ارشد نیروهای امریکایی درافغانستان مبنی بر ازدیاد نیروهایشان درافغانستان باراک اوباما تایید این طرح را به تعویق انداخته و آنرا به اعلان استراتیژی جدیدش درقبال مسئله افغانستان موکول نموده بود.

بیگمان زمانی که این طرح از سوی جنرال بلند پایه وقوماندان نیروهای امریکای درافغانستان مطرح گردید رئیس جمهوراوباما نیز درتردید انتخاب این موضوع که آیا ازدیاد نیروهایشان درافغانستان میتواند استراتیژی اش را درافغانستان و منطقه تامین کنند یا تقویت وحمایت واستفاده از نیروهای بومی افغانستان.

بدون شک امروزبعد از سپری شدن هشت سال ازحضورنظامی آمریکا و جامعه جهانی و دوامدار شدن جنگ با القاعده وطالیان و همچنا با روی کارآمدن حکومت جدید و انتخاب مجدد حامد کرزی به صفت رئیس جمهورافغانستان زمان آن رسیده تا قدرتهای حامی افغانستان بجای ازدیاد نیروهایشان ومتحمل شدن هزینه های گزاف نظامی , توجه شان را برازدیاد و تقویت نیروهای افغان متمرکز نمایند که به مراتب کارا ترموثرتر و ارزان تراز نظر اقتصادی برایشان است , نمایند.

شرایط و موقعیت کنونی کشور ایجاب این رانزمی نماید تا حکومت افغانستان درتشکیل قوای مسلح از افرادی سالم و کاراتر استفاده نماید تاازاین طریق نتایج عملیات وفعالیت های نظامی و امنیتی درافغانستان پررنگتر گردد.

منبع : AJC