۱۳۹۱/۰۸/۱۷

فروشگاه و نمایشگاه دایمی بانوان برای بانوان در هرات افتتاح شد

 

فروشگاه و نمایشگاه دایمی مرکز خدماتی – تجارتی بانوان برای بانوان امروز با حضور آمنه افضلی وزیر کار و امور اجتماعی , شهدا و معلولین افتتاح شد.

خانم افضلی امروز در محفل افتتاحیه این نمایشگاه که باحضور مسوولین ریاست کار و امور اجتماعی و دفتر هلپ جرمنی برگزار شد , دستآوردهای زنان را در عرصه های اقتصادی , فرهنگی و اجتماعی ستود و افتتاح این مرکز را گامی مثبت در راستای رشد اقتصادی بانوان و محصولات دستی آنان دانست .

نمایشگاه و فروشگاه دایمی بانوان برای بانوان از سوی دفتر بین المللی هلپ تمویل و راه اندازی شده است .

تعداد 17 تن از بانوان آموزش دیده بخش فن و حرفه دفتر هلپ در مکانی که ریاست کار و امور اجتماعی در اختیار این بانوان قرار داده است مشغول فعالیت هستند .

بخش های عکاسی , اینترنت کلب , آرایشگاه , گلفروشی , کافی شاپ , مواد غذایی پروسس شده و صنایع دستی از جمله قالینچه و لوازم تزئینی در این نمایشگاه دایمی فعالیت دارند.

خانم رقیه خیرخواه مسوول این مرکز می گوید : هدف از اجرای این نمایشگاه و فروشگاه دایمی در قدم اول اشتغال زایی برای بانوانی که حرفه های گوناگون را آموخته اند اما به دلایل کمبود سرمایه و نبود جای مناسب نتوانسته اند کسب درآمد کنند و دلیل دیگر حمایت از محصولات و صنایع دستی زنان است .

وی می افزاید: کلیه خدمات ذکر شده در این نمایشگاه توسط بانوان برای بانوان و خانواده ها ارائه می گردد.

به گفته خانم خیرخواه تمامی بانوان و موسساتی که فعالیتهای فنی و حرفوی انجام می دهند می توانند در این نمایشگاه سهم بگیرند.

نمایشگاه و فروشگاه دایمی بانوان برای بانوان از ساعت 10 صبح الی 6 شام بر روی بانوان و خانواده ها باز می باشد.


دفتر بین المللی هلپ جرمنی در ولایت هرات سالانه در حدود 1700 تن را از رشته های فن و حرفه خود فارغ می نماید که تمامی بانوان در نمایشگاه و فروشگاه دایمی بانوان برای بانوان از دوره های فن و حرفه هلپ فارغ شده و در این مکان مشغول کار هستند.



۱۳۸۹/۱۱/۱۰

داستان واقعی از زندگی یک زوج جوان (قسمت دوم )



هر دوی ما امید رو از دست داده بودیم، من تغییر رفتار داده بودم و از همه چیز بدم اومده بود، شبها دیگه خانه نمیرفتم و سر کار میخوابیدم؛ با مادر و پدرم به دلیل اینکه خواسته من رو قبول نکرده بودن بدرفتاری میکردم تا جایی که چندین بار به خاطر حرکتها و رفتارهای بی جای من جنگ و جدلهای خانوادگی صورت گرفت.
من و رویا چون با ارتباط تلفنی دیگه راضی نمیشدیم تصمیم گرفتیم تا هفته ای یک بار با همدیگه چت کنیم که این کار و هم کردیم، اما هفته ای یکبار تبدیل به هروز شد و در هر ساعت از همدیگه خبر میگرفتیم.
در لابلای این ارتباطات من و رویا با هم قول و قرارهای میذاشتیم که تا زماتیکه زنده هستیم کنار هم میمونیم با هم زندگی میکنیم و اگر به هم نرسیدیم هیچ وقت ازدواج نمیکنیم.
روزها با خیال بافی ها هر دوی ما سپری میشد و وضعیت روز به روز بدتر میشد، همین امر باعث شد تا من چنیدن بار در سرکار اخطاریه بگیرم در امتحان کانکور ناکام بشم.
خانواده من درک کرده بودن که من واقعا رویا رو دست دارم و متوجه حرکت های مشکوک من شده بودن، هر چی بهم میگفتن دست از سر این دختر وردار من کار خودم رو میکردم و اصلا توجه ای به حرفاشون نمیکردم.
آخرین تلاش رو خانوده ام انجام دادن تا من رو منصرف کنن اما من تبدیل به کسی شده بودم که از گوش ها کر و از چشم ها کور شده بود و فقط وفقط چهره رویا میدیدم و صدای اون و میشنیدم.
خلاصه با هزار بهانه و تهدیدهایکه من درست کرده بودم خانواده من به خواستگاری رویا رفتن؛ عجولانه به رویا زنگ زدم و گفتم همه چیز داره درست میشه چون دارن میان خواستگاری تو، اولش باور نمیکرد اما بعد از چند ساعتی به من زنگ زد و گفت مادرت اینجاست اومد خواستگاری من.
حالا دیگه خانوداده ها با هم کنار اومده بودن، همه چیز خیلی زود اتفاق افتاد؛ مراسم فاتحه د ست و نکاح و چند محفل خانوادگی دیگر.

۱۳۸۹/۱۱/۰۵

داستان واقعی از زندگی یک زوج جوان

قسمت اول
همه چیز از یه شوخی شروع شد, یه شوخی که به قیمت از دست رفتن خیلی چیزها در زندگی من تمام شد.
داستان از این قرار است که شبی تصمیم گرفتم به یکی از دخترهایی که من فقط چند باری اون رو دیده بودم پیام بدم و همین کار رو هم کردم.
این دختر از فامیل های مادر من بود و زیاد هم به آن صورت با ما رفت و آمد نداشتن؛ من شماره تماس اون رو از یکی از دخترهای فامیلم گرفتم به بهانه ای اینکه میخوام ازش خبری بگیرم.
اون شب یکی از غزلهای حافظ رو براش پیام دادم؛ مدتی صبر کردم اما جوابی نیامد.
دیگه داشت کم کم خوابم میبرد که صدای دریافت پیام  از خواب بیدارم کرد، سریعا صفحه گوشی رو نگاه کردم و دیدم که جواب داده شما کی هستید و برای چی به من شعر عاشقانه فرستادید؟
من باز هم همین کار و تکرار کردم و برای چند روزی نخواستم خودم رو معرفی کنم، تا اینکه یه شب از من خواست تا خودم را معرفی کنم و دلیل پیام دادن رو بهش بگم ..

۱۳۸۹/۱۰/۲۷

همسایه های افغانستان خائنین اصلی مردم افغانستان




نویسنده : قاسم عبداللهی


چه بدبخت افغانستانی ست که همه به نوعی می خواهند بر پیکر او ضربه ای بزنند و برای خود نشان یادگاری هک کنند .
جنگ های سی ساله افغانستان و خرابی هایی که تا به حال در روح و روان مردم و همچنین بر پیکر افغانستان نهاده شد، همه دستآوردهای کسانی بود که خود در لباس یک افغان منافع ملی را به فراموشی سپرده و مطابق به شعار همسایگان ما (آرامی ما در ناآرامی شماست ) تن دادند و آینده روشن را از این کشور و مردمش ربودند .

همسایه های افغانستان که از جمله دشمنان آن نیز تلقی می شوند عمده ترین خیانت کاران در حق این مردم مظلوم هستند .

۱۳۸۹/۰۹/۲۰

عقد همزمان یک دختر با دومرد


پولیس هرات از بازداشت فردی خبر داد که دخترش را همزمان  به عقد نکاح دو مرد مسن در آورده است.
این فرد که باشنده منطقه حوض کرباس شهر هرات میباشد روز پنجشنبه از ناحیه هشتم شهر دستگیر شد .
سمونوال نورخان نیکزاد سخنگوی قوماندان امنیه ولایت هرات گفت این فرد دختر جوانش را همزمان به عقد نکاح یکی از باشنده گان ولایت نیمروز و یک باشنده ولایت هرات در آورده است.
وی افزود، متهم در جریان تحقیقات ، مشکلات اقتصادی را عامل بروز این رویداد عنوان نموده است.
آقای نیکزاد میگوید دوسیه فرد متهم جهت بررسی به ارگانهای عدلی و قضایی محول شده است.
مسؤلین کمیسیون مستقل حقوق بشر در غرب افغانستان از بروز این حادثه اظهار نگرانی نموده اند.
کارشناسان امور، مشکلات اقتصادی، پایین بودن سطح سواد و عدم برخورد جدی مسؤلین را با عاملین همچو قضایا ،باعث بروز حوادثی از این دست عنوان میکنند.

۱۳۸۹/۰۹/۱۵

پیوستن یک قوماندان طالبان به پروسه صلح دربادغیس


یک قوماندان طالبان در ولایت بادغیس با سلاح دست داشته اش به پروسه صلح تسلیم شد.
سمونمل عبدالجبار صالح قوماندان امنیه ولایت بادغیس گفت این طالب روز گذشته با دو میل سلاح دست داشته اش به قوماندانی امنیه آن ولایت تسلیم شد.
وی افزود این طالب وعده سپرده است تا سایر همردیفان خویش را به پروسه صلح معرفی نماید.
آقای صالح میگوید از آغاز سال جاری تا به حال 225 تن از مخالفین دولت از ولسوالیهای آب کمری ، مقر و قادس ولایت بادغیس به پروسه صلح پیوستند.
بنا به اظهارات وی با پیوستن این افراد امنیت در ولایت بادغیس بهبود یافته است.
روز گذشته نیز 70 تن از ناراضیان دولت از ولایات غربی کشور به پروسه تحکیم صلح در هرات مدغم شدند .
مسؤلین کمیسیون تحکیم صلح درغرب کشور میگویند کمبود بودجه یکی از بزرگترین چالش فرا راه اداره تحکیم صلح در این حوزه میباشد.
از طرف دیگر مخالفین تسلیم شده هشدار میدهند درصورتیکه دولت به خواسته های آنان عمل نکند مجددا" دست به سلاح برده و به مخالفت با دولت خواهند پرداخت.

قتل یک انجینیر اختطاف شده درولایت فراه


از جمله دو تن از انجینیران آب یاری  یک مؤسسه غیر دولتی که چند روز قبل از مربوطات ولایت فراه اختطاف شده بودند یکتن شان به قتل رسید.
این انجینیران که یکتن شان باشنده ولایت هرات بود ده روز قبل از منطقه " سربند جوی مساو" ولسوالی خاک سفید فراه اختطاف شده بودند.
آدم ربایان جهت رهایی این افراد مبلغ دو صد هزار دالر آمریکایی را از فامیلشان درخواست نموده بودند.
محمد منیر آمر اپراسیون قوماندانی امنیه ولایت فراه گفت انجینیران در حال سروی یک بند آبی بودند که یکتن شان از قید اختطاف کننده گان فرار کرد اما دو تن دیگرشان از سوی آدم ربایان مسلح ربوده شدند.
وی افزود جسد یکتن از این انجینیران که باشنده ولایت هرات بود شب گذشته از قریه خشک آبه ولسوالی خاک سفید فراه کشف شد.
آمر اپراسیون قوماندانی امنیه ولایت فراه گفت : از سرنوشت یکتن دیگر که تا کنون در قید اختطاف کننده گان قرار دارد خبری در دست نیست.
بنا به اظهارات وی تحقیقات پولیس در این زمینه آغاز شده است.
پولیس فراه میگوید بیشترین واقعات اختطاف در ولایت فراه به دلایل اقتصادی و سیاسی صورت میگیرد.
کارشناسان براین باورند که برخی از کشورهای همسایه بخاطر حفظ منافع خود نا امنی را در ولایات غربی کشور دامن میزنند تا کار پروژه های بزرگ عام المنفعه دراین حوزه متوقف شود.

فراغت شانزده تن از دختران از یک دوره آموزش خبرنگاری در هرات

تصدیق نامه های شانزده تن از دختران علاقه مند به حرفه خبرنگاری که دوره شش ماهه آموزش اساسات روزنامه نگاری را در مرکز ژورنالیزم افغان سپری نمودند توزیع گردید.
درهمایشی که به همین هدف برگزار شد امام محمد وریماچ مسؤل مرکز ژورنالیزم افغان و نعمت الله سروری استاد این دوره آموزشی از افزایش علاقه مندی زنان و فعالیتهای رسانه ای ابراز خرسندی نمودند.
آقای وریماچ گفت این مرکز با هدف فعاليت درعرصه ژورناليزم وخبرنگاري درماه اپريل سال 2008 تاسيس شده و همواره قصد داشته تا در اين زمينه به آموزش وظرفيت سازي نسل جديد ژورناليزم بپردازد.
در همین حال حامد مؤمن یکتن دیگر از مسؤلین مرکز ژورنالیزم افغان گفت تا به حال برای چند تن از فارغین این دوره های اموزشی در رسانه های محلی هرات زمینه کار فراهم شده است.
بنا به اظهارات وی بلند بردن سطح آگاهی علاقه مندان به رشته خبرنگاری یکی از اهداف اصلی مرکز ژورنالیزم افغان و کلوپ مطبوعاتی هرات است.
در همین حال شاگردان فارغ شده با بیان اثرات این دوره آموزشی از دلسوزی و توجه استادان مربوط تقدیر نمودند.
در ختم محفلی که به همین مناسبت در مرکز ژورنالیزم افغان تدویر یافته بود برای 16 تن از دختران فارغ شده از این دوره آموزشی از سوی مسؤلین تصدیق نامه توزیع شد.
مرکز ژورنالیزم افغان که از دو سال به این سو در ولایت هرات فعالیت میکند قبل از این نیز در دوره های مشابه ای ، زمینه آموزش اساسات خبرنگاری را به 18 تن از دختران جوان در یک دوره شش ماهه آماده ساخته بود.